لستیم آلاشگاه (آرایشگاه)
لستیم آلاشگاه قبل از رفتن زهرا خانوم ساکت بود قبل از رفتن زینب خانوم همش حرف میزد: بلیم آلاشگاه، موهام خوکشل کنم، آلاشگاه خودمه، آلاشگاه آلاشگاه آلاشگاه آلاشگاه رسیدیم آلاشگاه زهرا خانوم اول نشت رو صندلی، خیلی ریلکس عمو آلایشگل موهاشو کوتاه کرد ایناهاش خوووووووووووووووووووووب آجی زهرا کارش تموم شد و موهاش و خوکشل کرد حالا نوبت کیهه؟ کیههههههههه؟ زینب گلی بابایی بیا بشین رو صندلی اه اه اه بچه چسبید به من بابایی متلسم بابایی ترس نداره که، ببین آبجی هم موهاشو خوشگل کرد، اصلا هم نترسید نه متلسم هر کاری کردیم زینب خانوم زیر بار نرفت که نرفت که نرفت همچین چسبیده بودی به من ...